امروز بی بی سی گزارشی در مورد واقعهای در پردیس دانشگاه تهران که منجر به فوت یکی از دانشجویان این دانشگاه شده بود را پخش کرد. وقتی که این گزارش را دیدم یاد اتفاقی افتادم که چند سال پیش برای یکی از همکلاسیهای دوران دبیرستانم روی داده بود. واقعه به این شکل بوده که در یک شب بارانی پاییزی دوست ما خسته از کار روزانه راهی منزل بوده که در اونجا همسر باردارش منتظر ورودش بوده ولی متاسفانه در هنگام عبور از خیابان بر اثر اتصالی سیم برق فشار قوی که هنوز معلوم نیست به چه دلیل بدون هیچ محافظی رها شده بود دچار برق گرفتگی میشه و هرگز به منزل نمیرسه. در اثر این اتفاق چندین خانواده داغدار شدند و دلخراشتر از همه اینکه فرزندش که هنوز به دنیا هم نیومده بود از نعمت داشتن پدر محروم شد. متاسفانه پیگیریهای حقوقی انجام شده برای مشخص شدن مسبب این واقعه به جایی نرسیده و هیچ ارگانی مسیولیت این اتفاق را به عهده نگرفته. و اینها نمونههای کوچکی از هزاران مورد مشابهی هستند که هر روزه در اثر بی توجهی به اصول ایمنی در کشور منجر به مرگ یا نقص عضو یک انسان میشوند. در موارد نادری که پیگیریهای حقوقی به نتیجهای رسیده نهایتن منجر به صدور حکم برای یکی از اشخاص مسیول در سلسله مراتب نظارتی پروژه شده است. هر چند در موارد بیشماری که خانواده داغدار تنها نان آور خانه را از دست دادهاند موفق به دریافت غرامت مالی هم نمیشوند. سوالی که اینجا مطرح میشود اینکه آیا یافتن مقصرین موردی راه حل مساله است و عدم دستیابی به نتیجه در معرفی مقصر(ین) دلیل تکرار این وقایع است یا علت را باید در جای دیگری جست؟
موردی که هرگز در هیچ یک از این موارد به آن پرداخته نشده چرا که اگر شده بود تاکنون باید نتایج آن در عمل مشاهده میشد و منجر به پشگیری از وقایع مشابه میشد، نگاه ریشهای به موضوع و تصویب قوانین و مقررات مشخص در خصوص مقولات مرتبط با ایمنی در موضوعات مختلف میباشد. در طی سالهایی که در استرالیا زندگی میکنم نکتهای که بیش از همه مورد توجهم قرار گرفته و در بعضی موارد حتی تاکید بیش از حد بر اون در محیطهای کاری بعضن اذیتت هم میکنه قوانین و مقررات دقیق و بسیار جزیی ناظر به موضوعات ایمنی در موقعیتهای مختلف است. به نحویکه برای هر فعالیتی که در محیطهای عمومی انجام میشود یک رویه ایمنی تعریف شده که به عنوان اولین گام باید مد نظر برنامهریزان قرار بگیرد. مهمتر از خود رویههای تعریف شده شاید قوانین نظارتی سختگیرانهای است که جریمههای مالی سنگینی برای عدم توجه به این رویهها در نظر گرفتهاند. دقت کنید که این جریمهها متوجه بی توجهی به اجرای رویههای ایمنی است که در صورت مشاهده در هر مرحلهای توسط ارگان نظارتی اعمال خواهد شد. البته در صورت وقوع حادثهای که منجر به خسارت جانی یا مالی برای کسی شود هزینههای مالی و مسیولیتهای بسیار سنگینی متوجه تمام سلسله مراتب اجرایی طرح خواهد شد، که در صورتیکه ثابت شود وقوع حادثه ناشی از عدم پیروی از رویههای ایمنی بوده که اقدامات تنبیهی بسیار سختگیرانهتری در مورد خاطیان اعم از لغو مجوز کار برای همیشه و حتی زندان را در پی خواهد داشت.
متاسفانه این موضوع در میان هیاهوی موضوعات سیاسی روز جامعه در ادوار مختلف مغفول واقع شده است. به نظرم وقت اون رسیده که همونطور که گروههایی از جامعه خصوصن در بین جوانان هستند که با جدیت پیگیر مطالبات سیاسی هستند گروههایی هم پیگیر مطالبات این چنینی باشند. با توجه به غیر سیاسی بودن موضوع یقینن اجازه فعالیت راحتتری از سایر گروهها خواهند داشت و باید برنامههایی برای بالابردن سطح آگاهی عمومی در این زمینه داشته باشند و با رایزنی با ارگانهای قانونگزاری و اجرایی کشور این موضوع را در بین اولویتهای اصلی آنها قرار دهند و در عین حال در قالب تیمهای مشاورهای مواد لازم برای تصمیمگیری را هم در اختیار این نهادها قرار دهند.